ریشه های زیارت اروپا قبل از مسیحیت

در دوره بسیار پیشین از هزاره های پنجم تا سوم قبل از میلاد ، یک فرهنگ بزرگ مرموز در بسیاری از کشورهای غربی و مدیترانه ای اروپا گسترش یافت. با این حال قرار نبود این فرهنگ عظیم ، که توسط معابد سنگی عظیم و رصدخانه های آسمانی مشخص می شود ، دوام بیاورد. در قرون بعد از 5 سال قبل از میلاد ، یک سری اتفاقات شروع شد که فرهنگ یکپارچه را در پایه های آن متزلزل کرد و بدین ترتیب زوال آن آغاز شد. این وقایع تغییرات آب و هوایی طولانی مدت و ورود فرهنگ های جدید بود. با وجود این که ورود فرهنگ های جدید به انحطاط دوره مگالیتی کمک کرد ، تأثیرات آن دوران را پاک نکرد بلکه در عوض ماندگار شد. تلاشهای مذهبی و علمی دوران حجاریت بیش از دو هزار سال اروپای ماقبل تاریخ را مشروط کرده بود و بر فرهنگهای بعدی تا پایان و از زمان مسیحیان تأثیر خواهد گذاشت. سازه های بزرگ سنگی دوره مگالیتی دیگر برپا نخواهند شد اما هنوز کسانی که ایستاده اند همچنان به عنوان مراکز مذهبی برای انواع فرهنگ های بعدی استفاده می شوند.

تغییرات اقلیمی از دو طریق بر فرهنگ مگالیتی تأثیر منفی گذاشت. آب و هوای اروپا در سالهای ابتدایی دوران Megalithic گرمتر از امروز بود. به همین دلیل ، جوامع کشاورزی مولد در عرض های شمالی شمال امکان پذیر بود. هنگامی که در 2500 سال قبل از میلاد آب و هوا شروع به خنک شدن کرد ، کشاورزی به طور فزاینده ای دشوار شد ، شرایط زندگی بدتر شد و مردم در جستجوی آب و هوای گرمتر به جنوب مهاجرت کردند. در نتیجه ، بسیاری از جوامع سنگ ریزه در شمال اروپا رها شدند. راه دوم که وخیم شدن هوا بر فرهنگ یکپارچه تأثیر می گذارد ، جلوگیری یا جلوگیری از استفاده از رصدخانه های آسمانی بود. با سرد شدن هوا و افزایش باران ، آسمان ابر شد و مشاهدات نجومی دیگر به صورت ثابت امکان پذیر نبود. با توجه به اهمیت این مشاهدات در پیش بینی دوره های افزایش انرژی در مراکز قدرت و ماهیت مقدس آن دوره ها برای افراد یکپارچه ، آسان است درک کنیم که چگونه هوای نامناسب می تواند بر زندگی معنوی یک جامعه تأثیر بگذارد. همراه با شرایط سخت زندگی و کاهش ذخایر غذایی ، این فشارهای مذهبی می تواند انسجام اجتماعی جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار دهد و در نتیجه منجر به رها شدن بیشتر مکان های سنگی در شمال اروپا شود.

فرهنگ مگالیتی جنوب اروپا نیز در طی هزاره 2 قبل از میلاد شروع به زوال کرد. در حالی که این کاهش به دلیل شرایط اقلیمی که شمال اروپا را تحت تأثیر قرار داده بود ، نفوذ فرهنگهای جدید به جنوب و مرکز اروپا و تأثیر این فرهنگها در تغییر برداشتهای مردم سنگفرشی از آداب و رسوم که فرهنگ خودشان بر اساس آنها بنا شده بود ، به همان اندازه قابل توجه بود. . فرهنگ های جدید ، مانند مردم Beaker از 2500 سال قبل از میلاد و بعد از آن La Tene سلت ها از حدود 700 سال قبل از میلاد ، باعث کاهش مداوم حساسیت و درک مردم بومی از انرژی های زمین شد ، حتی در حالی که این فرهنگ های جدید همچنان به استفاده از مقدسات ادامه می دهند مکانهایی که انرژی زمین مدتهاست در آنها تجربه شده است. شاید غیرقابل باور به نظر برسد که احترام به مکان های خاص در طول قرن ها و فرهنگ های مختلف رخ دهد بدون اینکه مردم واقعاً بدانند که چرا یک مکان برای اولین بار مقدس شناخته شده است. تصور این مسئله چندان دشوار نیست ، اگر کسی از پویایی توسعه جوامع سنگی که با تزریق ایده های جدید در حال کمرنگ شدن آداب و رسوم فرهنگی خود هستند ، درک کند.

پویایی توسعه مراکز اجتماعی پس از Megalithic نتیجه رشد جمعیت ناشی از هجوم مردم جدید بود. با رشد جمعیت ، توسعه متنوعی در تنوع مشاغل فردی مورد نیاز زیرساخت های کالا و خدمات که بخشی اجتناب ناپذیر از مراکز اجتماعی بزرگتر است ، ضروری بود. این تنوع شغلی منجر به تخصصی سازی وظیفه ، طبقه بندی اجتماعی و در نتیجه تفکیک تدریجی بسیاری از مردم از سنتهای حکمت زمینی اوایل دوران یکپارچه سازی شد.

این فرایند در مدت زمان طولانی اتفاق افتاده است و در این زمان بود - قبل از اینکه هنوز نگارش و تحلیل تاریخی انجام شود - که دلایل قدیمی استقرار و احترام به مکانهای خاص فراموش شد. افسانه ها و افسانه ها باقی مانده است ، اما این تأکیدات در طول صدها نسل تغییر کرده است تا اینکه بیشتر مردم دیگر نمی دانستند چرا مکان های خاصی را مقدس نگه می دارند. زیارتگاه ها ، سازه های سنگی ، تپه های خاکی ، گلن های جنگلی از راه دور و چشمه های آب گرم هنوز مورد بازدید و احترام قرار گرفتند ، با این حال نخبگان کاهنی نخستین آیین های بت پرست (Beaker و سلتیک) در بیشتر قسمتها حساسیت عمیق خود را نسبت به انرژیهای ظریف زمین از دست دادند ، و به همین دلیل بر جادوگری ، آیین و شرطی سازی اجتماعی و مذهبی تأکید کرد تا ارتباط ساده و فردی با انرژی مکانهای قدرت که شکارچیان / جمع آوری کنندگان باستان و فرزندان یکپارچه آنها را انجام داده بودند.

ورود مسیحیت و عصر زیارت قرون وسطی

این اوضاع بود که مسیحیت هنگام ورود به اروپا (که غالباً نامیده می شود) در طی قرن های 2 تا 8 میلادی ، رو به رو شد. 3000 سال از دوران مگالیتی گذشته بود اما هنوز تأثیرات آن دوران احساس می شد. مراکز اجتماعی بزرگتری در اطراف بسیاری از مکانهای استقرار مگالیتیک باستان ایجاد شده بود و حلقه های سنگ باستانی ، دلارها و تپه های خاکی همچنان نقش مهمی در زندگی مذهبی جوامع مختلف بت پرستی داشتند. در حالی که درک بت پرستان از انرژی های زمین ممکن است با هزاران سال تزریق فرهنگی کاهش یافته باشد ، اسطوره ها و سنت های مذهبی آنها اغلب هنوز با مکان های مقدس مگالیتی و دوره های خاص در چرخه های مختلف خورشیدی ، قمری و طالع بینی (کشف شده در طول سنگ قبر عصر) با جشن ها ، رقصهای مایپول و ایام مقدس الهه باروری جشن گرفته می شدند.

این جذابیت مداوم و قدرتمندی که مردم بت پرست برای مکانهای مقدس خود احساس می کردند ، مقامات مسیحی را به شدت آشفته کرد. این امر با حکمی از برج حمل در سال 452 میلادی ثابت شده است:

اگر هر كافری مشعل روشن كرد ، یا درختان ، چشمه ها یا سنگ ها را پرستش كرد ، یا از تخریب آنها غافل شد ، باید مقصر حرمت مقدس شناخته شود.

در قرون اولیه دوران مسیحی ، تخریب عمده زیارتگاه های بت پرستی در اماکن مقدس انجام شد. با این حال ، همانطور که کلیسای مسیحی به آهستگی شناخت که آنها نمی توانند فرهنگ های قبلی را صرفاً با استفاده از زورگویی کاتولیک کنند ، آنها با قرار دادن کلیساها و بنیان های صومعه در مکان های مقدس بت پرستان ، روش امنیت مذهبی بر مردم را تأسیس کردند. گزیده نامه ای از پاپ گریگوری به ابات ملیتوس در سال 601 میلادی نشان می دهد که این استدلال برای همه مسیحیت به سیاست تبدیل شده است:

هنگامی که به یاری خدا به نزد بزرگترین برادر ما اسقف آگوستین رسیدید ، می خواهم به او بگویید که من با جدیت در مورد امور انگلیسی ها چه فکر کرده ام: من به این نتیجه رسیدم که معابد بتها در انگلیس باید به هیچ وجه از بین نرود آگوستین باید بتها را خرد کند ، اما معابد باید با آب مقدس و قربانگاههایی که در آنها قرار داده شده است ، پاشیده شوند. زیرا ما باید با تمیز کردن آنها از پرستش شیطان و تقدیم آنها به خدمت خدای واقعی ، از معابد خوب ساخته شده بهره مند شویم. به این ترتیب ، من امیدوارم که مردم ، با دیدن اینکه معابد آنها ویران نشده است ، بت پرستی خود را ترک کنند و با این وجود به مکان های قبلی خود مانند گذشته ادامه دهند.

استفاده از زمین مقدس بت پرستانه برای ساخت کلیساهای مسیحی فقط به جزایر انگلیس محدود نمی شد بلکه در سراسر اروپا انجام می شد. تحقیقات تاریخی نشان می دهد که تقریباً همه کلیساهای جامع پیش از اصلاحات در مکان های مقدس مقدس بت پرستان قرار داده شده اند ، که این کلیساهای جامع بر اساس ترازهای نجومی امامزاده ها و رصدخانه های آسمانی که جایگزین آنها شده اند ، جهت گیری شده اند و آنها به مقدسات مسیحی که جشن آنها است روزها مصادف با روزهایی بود که بت پرستان محلی به طور سنتی آن را مهم می دانستند. این سیاست در درجه اول در زیارتگاههای بزرگ مشرکین انجام می شد که به دلیل قرار گرفتن در روستاها و شهرهای بزرگ امکان تخریب آنها وجود نداشت. نقاط قدرت احترام گذاشته شده در مکان های دور از دسترس و غیر مسکونی ، با این حال ، طبق فرمان نانت در سال 658 میلادی هنوز تخریب شده اند:

اسقف ها و خادمان آنها باید حفاری کنند و در مکان هایی که نمی توان آنها را پیدا کرد ، آنها را پنهان و پنهان کنند ، آن سنگهایی که هنوز در مکان های دور افتاده و چوبی مورد پرستش قرار می گیرند.

مکان بسیاری از اماکن مقدس بت پرستانه به دلیل تعصب مذهبی اوایل مسیحیت از بین رفت. با این وجود همه چیز از دست نرفت ، زیرا کلیسای کاتولیک ، در ساخت بناهای مذهبی خود بر پایه های ویرانه های باستانی (حتی با استفاده از سنگهای شکسته و منهیر در دیوارهای کلیسا) ، دانش مستمر خود را در مورد مکانهای اصلی اماکن مقدس برخی از دانشجویان (آنچه من آنها را می خوانم) سنت انرژی مگالیتیک زمین ممکن است حاکی از آن باشد که ساختارهای معماری این کلیساهای اولیه به اندازه حلقه های سنگ ، دولمن ها و دیگر سازه های مگالیتی که جایگزین شده اند ، در تمرکز و بیان انرژی زمین م effectiveثر نیستند. گرچه این در برخی موارد درست است ، طراحان کلیساها و کلیساهای جامع بزرگتر اغلب در هندسه مقدس تبحر داشتند و بنابراین ساختارهای خود را با ثابتهای ریاضی جهانی آن علم باستان ساخته بودند. یک درک ادراکی از هندسه مقدس توسط محقق اسرار آمیز زمین ، پل دورو ، ارائه شده است:

"تشکیل ماده از انرژی و حرکتهای طبیعی جهان ، از ارتعاش مولکولی تا رشد اشکال آلی گرفته تا حرکت سیارات ، ستاره ها و کهکشان ها ، همگی توسط پیکربندی های هندسی نیرو اداره می شوند. این هندسه طبیعت جوهر هندسه مقدسی است که در طراحی و ساخت بسیاری از بقاع متبرکه باستانی جهان به کار رفته است. این عبادتگاه ها رمز خلقت را رمزگذاری می کنند و بدین ترتیب جهان را آینه می کنند. اشکال خاصی که در معابد باستان یافت می شوند ، و با توجه به ثابت های ریاضی هندسه مقدس طراحی و طراحی شده اند ، حالت های خاص ارتعاش را جمع می کنند ، تمرکز می کنند و از آنها تابش می کنند. "

پس از اتمام ، کلیساها مطابق شیوه های کاتولیک رومی و آثار مقدسین تقدیس می شوند یا (در صورت موجود بودن) عیسی و مریم در محراب های عالی و بقاع متبرکه قرار می گیرند. از آنجا که بسیاری از این کلیساها در مکانهای قدرت باستانی قرار داشتند که به دلیل تأثیر شفابخشی شناخته می شدند ، حوادث شفا همچنان ادامه داشت. مقامات مسیحی ، به دنبال هر راهی برای افزایش کنترل روانی و اجتماعی خود بر توده مردم ، این حوادث شفابخش را به قدرت آثار مقدسین نسبت دادند و این ایده را که آثار و داشته های شخصی مقدسین ذاتی مرموز است که درخواست های دعاها و معجزات دیگر. بدین ترتیب دوران زیارت های قرون وسطایی آغاز شد.

گرچه زیارت ها از اوایل قرن چهارم و زمانی که هلنا ، مادر امپراتور بیزانس کنستانتین ، ظاهراً "صلیب واقعی" را در اورشلیم پیدا کرده بود ، جنبه ای از مسیحیت داشته است ، اما در قرن 4 کشف آثار مقدس جیمز در کامپوستلا ، اسپانیا و هجوم عظیم آثار به دنبال جنگهای صلیبی قرن 9 و 11 که زیارتهای مسیحیان اروپا واقعاً آغاز شد. از آنجا که این آثار ، که اغلب دارای اصالت مشکوک هستند ، با بازگشت صلیبیون فرانسوی ، آلمانی و انگلیسی به اروپا بازگردانده شده و به کلیساهای بزرگ و فرعی در سراسر اروپا توزیع می شود ، یک دوره 12 ساله سرگردانی مذهبی تب دار ذهن مردم را به خود جلب کرد.

برای درک محبوبیت عظیم زیارت ها در اواخر دوره قرون وسطایی قرن 12 تا 15 ، شناخت نیروهایی که صدها سال ذهن مردم را شکل داده اند ، ضروری است. کل دوره قرون وسطایی ، از قرن 6 آغاز شد ، یک زمان جنگ بی وقفه ، فقر شدید ، قحطی ویرانگر ، نزدیک به بی سوادی و جهل کامل بود. مرگ و میر نوزادان بالا ، امید به زندگی پایین و دارو تقریباً وجود نداشت. زندگی - حتی برای اشراف - به طرز خارق العاده ای دشوار و روحیه آزار دهنده بود. (بر اساس پنج هزار سال تجربه آموخته شده ، یک سنت پر رونق در درمان طبیعی و گیاهی وجود داشته است ، اما کلیسای مسیحی این سنت را سرکوب می کند ، اغلب اوقات پزشکان ، به ویژه زنان را شکنجه و قتل می کند.)

شرایط روانی این اوقات حتی از شرایط جسمی نیز سنگین تر بود. شرط مسیحیان قرون وسطی این بود که معتقد باشند انسان اساساً شرور است و دشواری هایی که در سطح زمین تجربه می کنند پیامدهای اجتناب ناپذیر ذات سقوط کرده آنها است. اعتقاد بر این بود که زندگی پس از مرگ نیز همان است: لعنت ابدی در مجازات یک زندگی گناهکار.

در این زمان های قحطی ، طاعون ، کار جسمی شکننده و ترس از لعنت ابدی ، مردم قرون وسطی فقط یک امید داشتند: مسیح و کلیسا. اگرچه فردی در زندگی گناهكار به دنیا آمد ، كلیسا این ایده را اعلام كرد كه با تقدیم مادام العمر به دگم مسیحی ، می توان از مسیح تقاضای بخشش گناهان شخصی و ورود به پادشاهی آسمان را داشت. در حالی که این درخواست باید با تمام زندگی یک شخص صورت می گرفت ، اعتقاد بر این بود که زیارت به مکان هایی که مسیح و شاگردانش در آن زندگی می کردند ، توسط مسیح به عنوان یک درخواست مخصوصا برای رستگاری دیده می شود.

اما مکانهای زیادی که مسیح و شاگردانش در آنجا بوده اند وجود نداشته است و بعلاوه مکانهایی که در آنها بوده اند برای بازدید اکثریت مردم قرون وسطا بسیار دور بوده است. راه حل این معضل این بود که کلیسا تعداد مکان های زیارتی را افزایش دهد. برای افزایش تعداد مکانهای زیارتی ، لازم بود که تعداد مقدسین افزایش یابد. این کلیسا با مقدس شمردن صدها مسیحی مرده این امر را انجام داد. بسیاری از این شهدای مفروض ادعای تقدس داشتند ، در صورت وجود ، هرچند کم بودند ، با این حال دهقانان بی سواد ، بدون مراجعه به اسناد تاریخی ، نمی توانستند کاری جز پذیرش کورکورانه ادعاهای رهبران کلیسا انجام دهند. آثار مقدسین جدید - اصالت آنها به اندازه خود مقدسین زیر سوال بود - در کلیساهای اروپای غربی و مدیترانه ای توزیع شد و بدین ترتیب تعداد مکانهای زیارتی چند برابر شد.

به زودی تجارت پر جنب و جوش در بقاع متبرکه در میان مقامات کلیسا و بزرگان صومعه آغاز شد. مقامات کلیسایی متبحر تشخیص دادند که تعداد زائران زیارت شده در حرم مستقیماً با کیفیت و کمیت بقاع متبرکه متناسب است. یادگارهای 12 حواری بهتر از آثار مقدس "جدید" بود و بهتر است یادگارهای مسیح یا مادرش ماری باشد. تنها مشکل این بود که فقط یک مسیح ، یک مریم و 12 رسول وجود داشته است. با این حال ، این یک مانع آسان برای غلبه بر کلیسا بود. بازهم ، جمعیت دهقان راهی برای تأیید ادعاهای کلیسا نداشتند ، بنابراین کلیسا آزاد بود که انبارهای خود را چندین برابر کند. ازدیاد آثار به حدی نجومی تبدیل شد که لوتر ، اصلاح طلب بزرگ مذهبی ، مجبور شد گفت: "در صومعه های اروپا تعداد کافی از صلیب واقعی وجود دارد تا یک کشتی کامل بسازد و از تاج مسیح نیز خارهای کافی برای پر کردن یک کل وجود دارد." جنگل."

گاهی اوقات این دوگانگی در تقلید از آثار می تواند باعث سردرگمی زائران دهقان شود. تعداد زیادی "جمجمه مسیح" در کلیساهای زیارتی در سراسر اروپا وجود داشته است. اگر یک دهقان ، پس از نشان دادن جمجمه مسیح ، با صمیمیت از او بپرسد که چگونه ممکن است که فقط چند ماه قبل جمجمه دیگری از مسیح را در کلیسای زیارتی دیگری دیده باشد ، یک قوم صومعه باید حواسش را داشته باشد. ابای خانقاه بسیار قانع کننده ای برای دهقان نادان توضیح می داد که یکی از جمجمه ها پسر بود مسیح و جمجمه دیگر مسیح را وقتی مرد بود. (شرح این مقاله برای شرح تاریخ مذهبی قرون وسطی در محدوده این مقاله نیست ، با این حال خوانندگان علاقه مند می توانند برای آگاهی از فساد خارق العاده ای که کلیسای کاتولیک در دوران قرون وسطی آزار داده است ، با کتابهایی که در انتهای مقاله ذکر شده مشورت کنند. )

ثروتمند و فقیر ، نجیب زاده و دهقان به زیارتگاه های زیارتی کشیده شدند. پادشاهان و شوالیه ها می خواستند تا برای پیروزی در جنگ دعا کنند یا از جنگهایی که به دست آوردند سپاسگزار باشند ، زنان برای کودکان و راحتی در هنگام زایمان ، کشاورزان برای محصولات زراعی ، افراد بیمار برای شفای معجزه آسا ، راهبان برای اتحاد وجد با خدا و همه برای یک دعا می کنند بخشش بار گناهان که به اعتقاد مسیحیان قرون وسطی ، مقدمات مقدماتی آنها در زندگی بود. ریچارد شیر شیر از ابی وست مینستر دیدن کرد ، لوئی چهارم با پای برهنه به شارتر رفت ، چارلز هفتم پنج بار به زیارت LePuy رفت ، پاپ پیوس اول با پای برهنه از میان برف به یک مکان مقدس در اسکاتلند رفت و صدها هزار دهقان ، بازرگان و راهب تعهد کردند سفرهای زیارتی یک ساله در سرزمین های آلوده به راهزنان و سرزمین های خارجی.

زائران در وهله اول به این بقاع متبرکه مشرف می شدند به این امید که با دعای خود بتوانند قدیس حرم را وادار به شفاعت با مسیح یا مریم از طرف آنها کنند. هرچه تعداد بیشتری از زائران به زیارتگاه ها مشرف می شدند ، در واقع معجزه هایی رخ می داد. خبر توانایی معجزه آسایی یک حرم در حومه اطراف و سپس در گوشه و کنار قاره اروپا شروع شد. با تعداد فوق العاده ای از زائران که از زیارتگاه ها بازدید می کنند ، اغلب به 10,000 هزار نفر در یک روز ، خزانه کلیسا افزایش می یابد ، صومعه ها از نظر سیاسی قدرتمند می شوند و کلیساهای جامع بزرگ کانتربری ، لینکلن ، شارتر ، ریمس ، کلن ، بورگوس و سانتیاگو به سمت آسمانها کلیساهای جامع بزرگتر حتی تعداد بیشتری از زائران را به خود جلب می کردند و بنابراین گزارش های بیشتری از معجزه ها را دنبال می کردند.

به زائران قرون وسطا گفته شد که این معجزات توسط آثار مقدس ایجاد شده است ، اما این طور نبود. همانطور که قبلاً اشاره شد ، کلیساهای جامع زیارتی اغلب در مکانهای مقدس بت پرستان واقع شده بودند که برای هزاران سال مورد بازدید و احترام بوده است. بنابراین انرژی مکان های قدرت ، هندسه مقدس سازه های ساخته شده در آن مکان ها و ارادت مذهبی زائران - و نه آثار - باعث وقوع معجزات شد.

با این حال قرار نبود عصر زیارت های قرون وسطی دوام بیاورد. مشابه فرهنگ مگالیتی 4000 سال قبل ، با تضعیف بنیان های معنوی آن با ظهور ایده های جدید ، این فرهنگ شروع به زوال کرد. در اواخر قرن پانزدهم میلادی به دلیل رشد آگاهی علمی و زیر سوال بردن دگم مسیحی ، علاقه به زیارت ها کاهش یافته بود ، با این حال مارتین لوتر و اصلاحات پروتستانی اصلاحات آخرین ضربه را به دوران زیارت قرون وسطایی وارد کردند. اوایل قرن شانزدهم تأثیر اصلاحات پروتستان چنان شدید بود که در پایان قرن شانزدهم ، سفرهای زیارتی در انگلیس و مناطق وسیعی از اروپای مرکزی کاملاً متوقف شده بود. به طور حتم ، مردم محلی همچنان به زیارتگاه های زیارتی مراجعه می کردند ، اما عادت این بود که زائران هزاران مایل در اروپا را با زیارتهای متعدد حرم پیاده روی کنند ، دیگر هرگز دیده نمی شود.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد زیارت در اروپای مسیحی قرون وسطی ، با کتاب های زیر مشورت کنید:

هال ، دی جی
زائران قرون وسطایی انگلیسی

گیمپل ، ژان
کلیساهای جامع سازندگان

هیت ، سیدنی
زندگی زائر در قرون وسطی

جهنم ، ورا و هلموت
زیارت بزرگ قرون وسطی: راهی به کامپوستلا

کندال ، آلن
زائران قرون وسطایی

استوکستاد ، مرلین
سانتیاگو دو کامپوستلا در عصر زیارت های بزرگ

جمع بندی ، جاناتن
زیارت: تصویری از مذهب قرون وسطی

وات ، فرانسیس
زائران کانتربری و راه های آنها

Martin Gray یک انسان شناس فرهنگی، نویسنده و عکاس متخصص در مطالعه سنت های زیارتی و مکان های مقدس در سراسر جهان است. او در طول یک دوره 40 ساله از بیش از 2000 مکان زیارتی در 165 کشور جهان بازدید کرده است. این راهنمای زیارت جهانی در sacredsites.com جامع ترین منبع اطلاعات در مورد این موضوع است.